فشرده ای از زندگی نامه و فعالیتهای استاد قنبری مهر
استاد قنبری مهر استادی بی نظیر در صنعت و هنر سازسازی است. او که متولد مردادماه ۱۳۰۷ تهران می باشد، از کودکی علاقه زیادی به موسیقی داشت. پدر او نیز از نعمت صدای خوش بهرهمند بوده و خاطرات مجالست پدر با دوستان و آواز خواندن ایشان در ذهن استاد مانده است.
حدوداً ۶ ساله بود که پدرش فوت شد و خانواده وی با وضع بدِ مالی مواجه شد. به همین علت پس از گذراندن کلاس پنجم ابتدایی، یعنی در سن ۱۱ سالگی مجبور به ترک تحصیل شد و برای کسب درآمد، شاگردی کارگاههای حلب سازی، آهنگری و سپس نجاری را آزمود که در این میان، علاقه زیادی به نجاری پیدا کرد و با پیشرفت زیادی که در این کار داشت، توانست درسن ۱۸ سالگی کارگاه مبل سازی برای خودش دایر کند.
در این روزها بود که ویولنی از کارهای محمد پوستی اصفهانی را از مغازهای به قیمت ۱۸ تومان می خرد و چند جلسه نزد شخصی به نام شاپورخان مشق ویولن می گیرد ولی با خود می گوید صدای ساز صبا چیز دیگری است. آدرس خانه صبا را که در خیابان ظهیرالاسلام بود پیدا می کند و به آنجا می رود. استاد صبا با خوش رویی از او استقبال می کند و مشغول آموزش ویولن می شود. به گفته آقای قنبری، استاد صبا هیچ وقت از وی شهریه نگرفت و رابطه او با استاد صبای ۵۰ ساله به حدی نزدیک می شود که آن دو بعضی روزهای جمعه را از صبح تا شام با هم می گذراندند.
او پس از گذراندن یک دوره نت نویسی و آشنائی با گامهای موسیقی ایرانی و فرنگی و تعلیم نوازندگی، به پیشنهاد استاد صبا، شروع به ساخت ویولن می کند و در این مسیر پیوسته از راهنمایی های ایشان استفاده می کند. ابتدا مقداری از ابزارهای کارگاه مبل سازی را می فروشد و سپس ۲ دهنه مغازه را و تمام پول آن را صرف ساخت ویولن می کند و به طوری عاشقانه روی ویولن کار می کند که مجبور می شود برای گذراندن زندگی و امرار معاش، هفتهای ۳ روز در مغازه یکی از شاگردانش کار کند و بقیه را در منزل به ویولن سازی یعنی عشقش بپردازد.
اوضاع مالی اش خوب نبود و صبا اجازه فروختن ویولنها را نمی داد زیرا از نظر وی سازها به مرحله مطلوب نرسیده بودند.
برای خرید ابزار ناچار می شود از یکی از اقوام پولی قرض کند که او هم ابراهیم را ناامید می کند.
استاد صبا متوجه ناراحتیِ ابراهیم می شود، و با اصرارِ صبا ابراهیم به ناچار ماجرای فروختن مغازه را تعریف می کند.
صبا از ناراحتی به زانواهیش میزند و می گوید: می دانستم مگر نگفتم مواظب زندگی ات باش!
به اتفاق صبا به بانکی در خیابان شاهآباد میروند و صبا یک چک ۵۰۰ تومانی را وصول میکند و چهارصد تومان به ابراهیم میدهد و یک اسکناس صد تومانی را در جیب خودش می گذارد. کار ابراهیم رونق بهتری میگیرد.
به اتفاق صبا برای آشنایی با سورن آرا کلیان (حقوقدان و موسیقیدان ارمنی) به منزل او میروند تا ابراهیم از اطلاعات و مطالعات نظری وی آگاه شود و در همانجا بود که ابراهیم برای اولین بار سمفونی ۵ بتهون را میشنود.
آرا کلیان ابراهیم را به رییس وقت اداره هنرهای زیبا معرفی میکند و رییس وقت با دیدن تعدادی از کارهای ابراهیم، او را با ماهی سیصد تومان استخدام میکند. استاد صبا که از طریق ابراهیم در جریان این استخدام قرار میگیرد، روز بعد، زمانی که در کارگاه منبت، اتاقی به ابراهیم میدهند تا آنجا کار کند، صبا به آنجا تلفن میکند و می گوید: این شخص عاشق است، استاد است و کارگاهش را از دست داده، چرا حقوقش را کم نوشته اید؟
و سرانجام ابلاغ و احکام ابراهیم را از حقوق ۳۰۰ تومان که حقوق استادکارهای آن زمان بود، به ۴۵۰ تومان افزایش دادند و او شروع به کار کرد و کارگاه سازسازی را در اداره هنرهای زیبا در سال ۱۳۳۴ تاسیس کرد.
استاد صبا یک سال بعد دار فانی را وداع گفت ولی در طول این یک سال چندین بار به کارگاه سر زد و در جریان کارهای ابراهیم بود.
پس از مدتی ابراهیم با خوتسیف (موسیقیدان، نوازنده ویولن و رهبر ارکستر اهل روسیه که در آن زمان در هنرستان عالی موسیقی استاد ویولن بود) آشنا میشود. خوتسیف ابراهیم را به خانهاش دعوت میکند و سفارش ساخت یک ویولن از روی کتاب را به او میدهد. ابراهیم به او پیشنهاد میکند که اجازه دهد یک ویولن بسازد و بعد خوتسیف اشکالات آن را بگیرد. گفتنی است خوتسیف تا آخر عمرتنها با ویولنهای ساخته دست ابراهیم کار میکرده و ۳ نمونه از کارهای ساخت دست او را داشته است.
ابراهیم همچنین به پیشنهاد خوتسیف و موافقت اداره هنرهای زیبا در سال ۱۳۳۹ برای گذراندن دوره کارآموزی در کارگاه واتلو عازم فرانسه می شود. اتین واتلو کارشناس و متخصص معروف سازهای زهی در آن زمان بود که شهرت بینالمللی داشت.
در کارگاه واتلو به ابراهیم میگویند بایستی برای کارآموزی دو سال به میرکور (شهر سازسازها در فرانسه) بروید و سپس برای دوره عالی برگردید. ابراهیم به مترجم می گوید من ویولن ساخته ام و احتیاجی به کارآموزی ندارم. با دیدن ویولن ساخته دست ابراهیم، دوره کارآموزی را برای وی حذف میکنند و او دوره عالی را در کارگاه واتلو شروع میکند و به قدری خوب کار میکند که مدیر کارگاه، آقای پییر، به عنوان پاداش پولی به وی میدهد ولی ابراهیم، پول را قبول نمیکند و میگوید از طرف دولت ایران مخارج من پرداخت میشود. اگر کارم خوب و مورد پسند است دورهام را کم کنید که بعد از آن نامهای با امضای واتلو به رئیس هنرستان نوشته میشود و از کار و اخلاق او تقدیر میشود و به اینترتیب، پس از بازگشت به ایران، حقوق ابراهیم را از ۷۵۰ تومان به ۱۵۰۰ تومان افزایش میدهند.
یکروز دیوید اویستراخ (ویولونیست روسی) به کارگاه می آید، ابراهیم از پییر خواهش میکند ویولن را به اویستراخ نشان دهد. با اجازه واتلو موضوع به اویستراخ گفته میشود و اوبا اشاره ابراهیم ویولن را از جعبه در میآورد و دو دستی به اویستراخ میدهد. اویستراخ آرشهای روی ویولن میکشد و وقتی کیفیت ساز ساخته دست ابراهیم را میبیند، او را در آغوش میگیرد. ابراهیم از او میخواهد که نظرش را در مورد ساز بنویسد و اویستراخ نظرش را در دفترچه یادداشت ابراهیم مینویسد. دستخط اویستراخ و ترجمه آن در شماره ۶ مجله موزیک ایران (۱۳۳۹) چاپ شدهاست.
(ترجمه دستخط)
استاد جوان باذوق، ابراهیم قنبری به شما صمیمانه تبریک میگویم (ساز) شما نه تنها ذوق هنری سرشار، بلکه پشتکار فوقالعاده شما را نیز در مسئله مشکل صدای ویولن نمایان میسازد. کمتر اتفاق میافتد که این خواص با هم توأم شوند. بنابراین از صمیم قلب موفقیت بزرگتری را در آینده برای شما آرزو میکنم.
ارادتنمد شما دیوید اویستزاخ
۱۹۶۰/۶/۱۶-پاریس
ابراهیم دوره عالی را که مدت آن ۲ سال بود، در مدت ۶ ماه تمام میکند و به ایران بر میگردد.
البته فرانسویها ابراهیم را به همکاری دائمی دعوت میکنند و وقتی او حاضر به قبول این همکاری نمیشود، سعی میکنند به هر طریقی ابراهیم را مجبور به ماندن کنند. حتی دختری به نام سلی (متخصص در تعویض موی آرشه ویولن) را برای ازدواج به او معرفی می کنند ولی ابراهیم با ارائه عکس همسر و فرزندانش میگوید بایستی به ایران برگردم و برای مملکتم کار کنم.
او به ایران بازمیگردد و به غیر از ساخت ویولن شروع به ساخت سازهای ایرانی و رفع اشکالات آنها میکند.
برای توسعه کارگاه هنرهای زیبا از افرادی مانند کیغام (مهاجر روسی که در آن زمان در خیابان سعدی به ساخت ویولن مشغول بود) و شکرالله (سازنده ویولن) دعوت میکند ولی نتیجهای نمیگیرد. سرانجام شخصی به نام صنعتی که ویولن مشقی میساخت، دعوت او را قبول میکند و استخدام میشود. با اضافه کردن افراد کارگاه، سازهای زیادی ساخته میشود که تعدادی برای شاگردهای هنرستان و مابقی فروخته میشدند. سال ۱۳۴۸ وزیر وقت فرهنگ و هنر (تیمسار مین باشیان ملقب به پهلبُد) موضوع بازدید آقای منوهین را با استاد قنبری در میان میگذارد و از او میخواهد مجموعه ای از سازهای ایرانی را برای نمایش مرتب کند. توضیح آنکه یِهودی منوهین، نوازنده برحسته ویولن و رهبر ارکستر بود که از او به عنوان بهترین نوازنده سده بیستم نیز یاد می شود.
روز بازدید ویولن استاد قنبری نظر آقای منوهین را جلب میکند و علاقه خود را برای خرید آن ابراز میکند.
ابراهیم فردای آن روز که قرار بود یهودی منوهین برای شنیدن موسیقی ایرانی برگردد، ۲ ویولن از کارهای خودش را به وی ارائه میکند تا هر کدام را که مایل است انتخاب کند. منوهین برای انتخاب ویولنها، نظر ابراهیم را میپرسد و در نهایت همان ویولنی را که ابراهیم توصیه میکند با خود میبرد. یهودی منوهین در یکی از برنامه هایش از ساز قنبری استفادهکردهاست و وقتی از وی سوال میکنند که ویولن ساخت استرادیواریوس است میگوید نه، کار یک سازنده ایرانی است. گفتنی است استراد یواریوس سازنده مشهور ویولن است و نوازندگان مشهور در اجراهای خود از سازهای ساخته دست او استفاده می کردند.
پس از انقلاب اسلامی تقاضای بازنشستگی میکند و بازنشسته میشود.
پس از آن در کارگاهی که در حیاط منزلش واقع در خیابان کاخ دایر کرده بود کار میکند و در این اواخر به علت کسالت و آلودگی هوای تهران در منزل خود واقع در سعادتآباد کارمیکند و سعی میکند اگر قدرت بدنیاش تحلیل رفته بیشتر از فکر خود استفاده بکند و طرحهای جدید در جهت رفع مشکلات و کمبودهای سازهای ایرانی ارائه دهد.
قنبری معتقد است هنرمند غرق در کارش است و زندگیاش آنقدر با هنرش یکی شده است که اگر هنرش را از او بگیری مرده است و انسانها دو دستهاند: یک دسته کار میکنند تا زندگی کنند و دسته دیگری زندگی میکنند تا کار کنند، که خود را از دسته دوم میداند. وی میگوید کار سازسازی وقتی شکل ایدهآل پیدا میکند که سازنده ساز از تمام دلش و وجودش مایه بگذارد و با این مایه است که میتواند حرفه یا صنعت ساز سازی را به یک هنر تبدیل کند. او میگوید اگر کسی که ساز میسازد به کارش عشق بورزد، ساز تسلیمش میشود و نتیجه، مطلوب و دلچسب میشود.
یکی از ابداعات منحصر به فرد استاد قنبری مهر ابداع تزئینی زیبا برای سازها به نام مِهرکاری میباشد که تلفیقی از انواع چوبهای رنگی یا فلز برنج است که تداعیکننده فلز طلا است.
ایدههای اولیه این هنر در زمان حیات استاد صبا به ذهن استاد قنبری میرسد و هم اکنون به صورت هنری چشمنواز به تکامل رسیده است.
نام این هنر توسط آقای مهندس ابراهیمیمان (مهندس آرشیتکت و از دوستان استاد) از پسوند نام ایشان یعنی (مِهر) گرفته شده است.
عکسهای روبرو چند نوع از اجراهای زیبای مهرکاری دسترنج استاد ابراهیم قنبری مهر را نشان میدهد.
ابداعات و اصلاحات استاد قنبری مهر روی سازهای غربی و ایرانی را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد:
۱-هارپ
طی سالهای ۴۵ و ۴۶ که تعمیر این ساز را انجام میدهد به ساختن هارپ نیز اقدام میکند که متوجه اشکال اساسی در ساختمان هارپ شده و طرحی برای رفع آن ارائه میکند که هم اکنون هارپی ساختهی دست استاد قنبری مهر که به آن روش ساخته شده، در موزه میراث فرهنگی واقع در خیابان آزادی تهران موجود میباشد. ابداعی که روی هارپ اجرا شده باعث میشود که از فشار زاید به سیم در حین تبدیل (بکار) به (دیز) جلوگیری شود.
۲- ویولن
- زیاد کردن فاصله گوشیها روی سرپنچه
- طرحی برای تقویت اتصال صفحه زیر و دسته که عموماً در ویولنهای قدیمی محل ضعف بود و ترک میخورد.
- ساخت ویولن ۲ کاسه که استاد قنبری مهر با ارائه این ویولن احاطه خود را بر ساخت ویولن نشان میدهد زیرا این ویولن مانند ویولنهای بسیار خوب صدادهی دارد.
۳- سه تار
- اجرای خرک ثابت مانند عود.
- طراحی سرپنجه جدید.
- استاندارد کردن فرم کاسه سه تار و قالب سازی برای آن در پنج سایر (رجوع شود به قسمت سه تار)
- اجرای پرده فلزی کشوئی قابل حرکت
۴- تار
- طراحی سرپنجه جدید جهت رفع اشکالات در نظم نیروی وارده بر شیطانک، مخصوصاً سیمهای زرد و سیم انداختن راحتتر.
- شیار پوست خور دور کاسه تار جهت نظافت و زیبائی در تعویض پوست تار.
- اجرای بسیار فنی قطعه کمکی روی نقاره تار برای اضافه کردن وسعت صدای تار تا سه اکتاو
- اجرای پرده فلزی کشوئی قابل حرکت.
- کونیک بودن دسته – جهت راحتی نوازنده و بهتر قفل شدن پردهها
- عاج روی گوشیهای تار به جهت اصطکاک بهتر دست با گوشیها
۵- تنبور
- طراحی سرپنجه جدید جهت رفع اشکالات
- طراحی قالب برای ساخت کاسۀ ترکهای
- اجرای خرک ثابت
- اجرای پرده فلزی کشوئی
۶- قیچک
- اجرای قیچک به نحوی که برای نوازندگی در ارکستر قابل استفاده باشد زیرا در نوع بومی و محلی آن تمام نتها به صورت فلاژوله زده میشود.
- تغییر در جانمائی گوشیها روی سرپنجه
- طراحی سرپنجه جدید با حفظ اصالت
- اجرا در ۳ سایز برای استفاده ارکستری (سوپرانو – آلتو – باس)
- اضافه کردن تاندور جهت سهولت در کوک کردن.
۷- کمانچه
- طراحی قالبی بسیار پیشرفته برای ساخته کاسه.
- طراحی جدید دسته و سرپنجه به نحوی که روی دسته مانند ویولن میباشد و کونیک دسته بر خلاف کمانچههای معمول میباشد. (برای سهولت در نوازندگی و تغییر پوزیسیون)
- اجرا در ۴ سایز (سوپرانو – آلتو – باس – کنترباس)
- اضافه کردن تاندور برای سهولت در کودک کردن.
۸- عود
- اصلاح شکل ظاهری
- فنربندی جدید جهت صدادهی بهتر
- بهبودی در اتصال سرپنجه به دسته
۹- بربط
- طراحی بربط ایرانی و احیا آن براساس شواهد تاریخی که محاسن آن عبارتند از:
۱) ارائه یک ساز بعنوان ساز اصیل ایرانی با پشتوانه تاریخی.
۲) وسعت صدای بیشتر نسبت به عود.
۳) راحتی برای نوازنده به خاطر کوچکتر بودن کاسه نسبت به عود که تعامل بهتری با بدن انسان دارد.
۱۰- رباب
- طراحی رباب به سبک جدید با وسعت صدای بیشتر (۲ اکتاو)
- اجرا در ۲ سایز سوپرانو و آلتو
- طراحی سرپنجه جدید برای سهولت در کوک
۱۱- تنبک
- اجرای تنبک کوکی که محاسن آن عبارتند از:
۱) رفع تأثیرات آب هوا بر روی پوست.
۲) امکان هم کوک کردن چند تنبک با همدیگر و یا تنبک با یک ساز ملودیک
۱۲- قانون
- اجرای پرده برگردانهای کشوئی روی قانون به طرزی که حتی اجرای گلیساندو نیز امکانپذیر میباشد.
۱۳- ابداع تکنیک شورانگیز
که عبارتست از نوعی تکنیک تلفیق پوست و چوب در قسمتی از صفحه رو که صدای بسیار ملیحی تولید میکند که بر روی سه تار، تنبور و بربط اجرا شده است.
۱۴- بازسازی سازهای زیر جهت جشنهای ۲۵۰۰ ساله در زمان کار در کارگاه فرهنگ و هنر
سورنای – کرمیل – کَرنای – گَوَرگِ – کَرمیل فارس – دوزَله - بالابان – مارنای – درازنای (کَرنای شمال)- دُهُل – نقاره فارس کوچک و بزرگ – نقاره شمال(جفتی)
۱۵- در سالهای اخیر (۱۳۸۵ هـ.ش) در حین طراحی کمانچهی کنترباس نوعی سرپنجه با گوشیهای پیچی جهت این ساز طراحی شد.
از خواص این نوع سرپنجه و گوشیها میتوان:
۱- سهولت در کودک کردن.
۲- امکان کوک ظریف مانند تاندور ویولن.
۳- خالی نکردن کوک (در حد صفر بودن افت کوک).
پس از آن استاد قنبری مهر اقدام به اجرای این سیستم بر روی سازهای مختلف کردند به نحوی که در عکسها مشاهده میکنید برای سازهای مختلف با نمای ظاهری متفاوت و متناسب برای آن سازها طراحی شده است.